داعش

متن مرتبط با «نجف» در سایت داعش نوشته شده است

دیدار مدیر جامعه الزهرا با علما و مراجع تقلید در نجف

  • به گزارش «شیعه نیوز»، مدیر جامعه الزهرا (س) در حاشیه برگزاری کنگره‌ امناء الرسل با آیات بشیر نجفی، فیاض و موسوی الخرسان دیدار کرد. خانم سیده زهره برقعی در این دیدارها با ارائه گزارشی از فعالیت های آموزشی و پژوهشی و تربیت بانوان طلبه برای ترویج آموزه های دینی گفت: جامعه الزهرا (س) با قدمت حدود چهار دهه در حوزه علمیه قم فصل نوینی از تربیت طلاب خواهر برای تبلیغ و ترویج تخصصی در عرصه نگاه دین به جایگاه زن انجام داده است. وی گفت: جامعه الزهرا (س)از بدو تاسیس زیر نظز شورای عالی حوزه‌ های علمیه و تحت اشراف و رهنمودهای مراجع عظام تقلید در قم فعالیت می کند و همه برنامه های درسی و پژوهشی و نیز تبلیغی آن به تایید بزرگان حوزه علمیه قم رسیده است وی افزود: اینک اعلام آمادگی می کنیم تجربیات و برنامه های خود را در اختیار حوزه علمیه نجف برای جذب‌ احتمالی و یا فعالیت های علمی و پژوهشی بانوان طلبه در عراق قرار دهیم. وی با تقدیر از حمایت های بزرگان حوزه‌ علمیه قم از جامعه الزهرا (س) از علما، اساتید و مدرسان حوزه‌ نجف اشرف و دیگر حوزات عتبات عالیات درخواست کرد با سفر به قم از نوآوری ها و دست‌ آوردهای این حوزه‌ علمیه بازید نموده‌ و جهت‌ شکوفایی بهتر آن ارائه طریق نمایند. انتهای پیام بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شهید مدافع حرم میثم نجفی

  • زهره نجفی همسر شهید میثم نجفی می‌گوید: یک دفعه گفتم: «آقا میثم، در این موقعیت می‌خواهی بروی؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید.» که گفت: «زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟ دلت می‌آید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد؟» بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم.     "او هم یک آدم معمولی بود. من بعضی اوقات لباس پوشیدن‌هایش را نمی‌پسندیدم. دوست نداشتم لباس‌هایی را که خیلی‌ها تن می‌کنند، بپوشد. گاهی اوقات درباره این موضوع، خیلی با او حرف می‌زدم و اما او این‌ها را دوست داشت. شاید هر کسی ظاهر او را می‌دید فکر نمی‌کرد روزی شهید شود. شیطنت‌هایش را دوست داشتم. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز می‌خواند. یادم هست یکبار که می‌خواستم نماز بخوانم، گفتم:« چقدر سر و صدا می‌کنی! کمی آرام باش» چون شلوغ می‌کرد و تمرکز نداشتم. با خنده گفت: «زهره! روزی بیاید آنقدر خانه ساکت باشد که بگویی ای کاش سروصداهای میثم بود»." این‌ها را زهره نجفی همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی می‌گوید. خانه شهید میثم نجفی یک خانه کوچک و با صفا و صمیمی در قرچک است که طبقه بالای منزل پدری شهید قرار گرفته. خانه‌ای که این روزها به رنگ تنها یادگار شهید مدافع حرم، یعنی حلمای 40 روزه است.گریه‌های او، لباس‌های کودکانه‌اش و اتاقی که پدر فرصت نکرد قبل از شهادت چیدمان آن را ببیند تمام فضای خانه را پرکرده و عکس‌های رنگارنگ شهید در جای جای خانه و حتی در میان وسایل حلما، خوش می‌درخشد. زهره نجفی متولد 1368 است و یک سال از شهید میثم نجفی کوچکتر است. حلما تنها فرزند اوست که 17 روز بعد از شهادت پدر متولد شد. شاید انتظار رود در گفته‌هایش بی‌قراری کند از اینکه حلما باید عمری با یاد پدری در قامت کلمات مادر زندگی کند. اما او محکم و آرام؛ صبورانه از مردی می‌گوید که تکاور بود. کسی که دفاع از حرم اهل بیت(ع) و مردم مظلوم، هدف اصلی زندگی‌اش را تشکیل می‌داد تا جایی که دیگر هیچ چیز نمی‌توانست جلوی او را بگیرد. عاشقانه‌هایش از میثم نجفی آنقدر ملموس و واقعی است که با روایت‌هایش همراه شوی و در اشک و لبخندش سهیم باشی. اهل شعار دادن نیست. همان که اتفاق افتاده را بدون توصیف دیگری نقل می‌کند. شاید برای همین است که روایت‌های عاشقانه‌اش به دل می‌نشیند. بعضی از سوالات را که از او می‌پرسم عمیقا به فکر فرو می‌رود و بعد از چند لحظه سکوت جواب می‌دهد تا اینکه می‌گو, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها