فداكارى بزرگ حضرت علی علیه السلام در لیلة المبیت

ساخت وبلاگ

امشب در بستر من بخواب و آن پارچه سبزى را كه من هر شب بر روى خود مى‏ كشيدم، بر روى خود بكش تا تصور كنند كه من در بستر خفته ‏ام

در سال سيزدهم بعثت، به دنبال انعقاد پيمان عقبه دوم در شب سيزدهم ذي‌حجه، ميان پيامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و يثربيان كه طى آن، مردم يثرب پيامبر را به آن شهر دعوت نموده و قول حمايت و دفاع از آن حضرت دادند، و از فرداى آن شب مسلمانان مكه به تدريج به يثرب هجرت كردند، سران قريش دانستند پايگاه تازه ‏اى براى نشر دعوت اسلام در يثرب آماده شده است، از اين رو احساس خطر كردند، چه، مى ‏ترسيدند كه پس از آن همه آزار و اذيت كه به پيامبر و پيروان او رسانده‏ اند، پيامبر در صدد انتقام برآيد و اگر هم فرضاً قصد جنگ نداشته باشد، ممكن است راه بازرگانى قريش به شام را كه از كنار يثرب عبور مى ‏كرد، مورد تهديد قرار دهد. براى رويارويى با چنين خطرى، در آخر ماه صفر سال 14 بعثت در «دارالندوه» (مجلس شوراى مكه) اجتماع كردند و به چاره انديشى پرداختند.

در اين شورا برخى از حاضران پيشنهاد كردند كه پيامبر تبعيد يا زندانى شود، ولى پيشنهاد رد شد. سرانجام تصميم گرفتند او را به قتل برسانند، اما كشتن پيامبر كار آسانى نبود؛ زيرا بنى هاشم آرام نمى ‏نشستند و به خونخواهى بر مى ‏خاستند. سرانجام تصميم گرفتند كه از هر قبيله جوانى آماده شود تا شبانه دسته جمعى بر سر حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) بريزند و او را در بستر خواب قطعه قطعه كنند، در اين صورت قاتل، يك نفر نخواهد بود و بنى هاشم نمى ‏توانند به خونخواهى برخيزند؛ زيرا جنگ با همه قبائل براى آنان مقدور نخواهد بود و ناچار به گرفتن خون‌بها راضى خواهند شد و ماجرا خاتمه خواهد يافت.

قريش براى اجراى نقشه خود شب اول ربيع الاول را انتخاب كردند.

 

خداوند بعدها هر سه نقشه ی آنان را يادآورى نموده و فرمود:

«به يادآور هنگامى را كه كافران نقشه مى ‏كشيدند كه تو را به زندان بيفكنند، يا به قتل برسانند و يا (از مكه) خارج سازند. آنها چاره مى ‏انديشيدند (و تدبير مى ‏كردند) و خداوند هم تدبير مى ‏كرد و خدا بهترين چاره جويان (و مدبران) است».(1)

 

به دنبال اين تصميم قريش، فرشته وحى پيامبر را از نقشه شوم مشركان آگاه ساخت و دستور الهى را ابلاغ كرد كه پيامبر شهر مكه را به عزم يثرب ترك كند.

 

در اينجا براى شكست نقشه دشمن لازم بود پيامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) از شيوه «رد گم كردن» استفاده كند تا بتواند از شهر خارج شود. براى اين منظور لازم بود فرد جانباز و فداكارى شب در بستر پيامبر بخوابد تا گروهى كه به خانه ی او يورش مى ‏برند، تصور كنند او هنوز خانه را ترك نگفته است و در نتيجه فكر آنان فقط متوجه خانه او شود و از كنترل راهها غفلت كنند. چنين فردى جز على (علیه السلام) كسى نبود.

 

از اين نظر پيامبر نقشه سران قريش را با على در ميان گذاشت و فرمود:

امشب در بستر من بخواب و آن پارچه سبزى را كه من هر شب بر روى خود مى‏ كشيدم، بر روى خود بكش تا تصور كنند كه من در بستر خفته ‏ام (مرا تعقيب نكنند).

 

على (علیه السلام) به اين ترتيب عمل كرد، مأموران قريش از سر شب خانه پيامبر را محاصره كردند و بامداد كه با شمشيرهاى برهنه به خانه هجوم بردند، على (علیه السلام) از بستر بلند شد.

آنان که نقشه خود را تا آن لحظه صد در صد دقيق و موفق مى ‏پنداشتند، با ديدن على سخت برآشفتند و روى به وى كرده گفتند: محمّد كجاست؟

على فرمود: مگر او را به من سپرده بوديد كه از من مى‏ خواهيد؟ كارى كرديد كه او ناچار شد خانه را ترك كند.

 

در اين هنگام به سوى على (علیه السلام) يورش بردند و به نقل «طبرى» او را آزردند و آنگاه وى را به سوى مسجدالحرام كشيدند و پس از بازداشت مختصرى او را آزاد ساختند و در سمت مدينه به تعقيب پيامبر پرداختند، در حالى كه پيامبر در غار «ثور» پنهان شده بود.(2)

 

قرآن مجيد اين فداكارى بزرگ على (علیه السلام) را در تاريخ جاودانگى بخشيده و طى آيه‏اى او را از كسانى معرفى مى‏ كند كه در راه خدا جان خود را فدا مى ‏كنند:

 

«بعضى از مردم باايمان (همچون على در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر) جان خود را براى كسب خشنودى خدا مى ‏فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.» (3)

 

مفسران مى ‏گويند: اين آيه درباره فداكارى بزرگ على (علیه السلام) در ليلة المبيت نازل شده است.(4)

خود حضرت نيز در شوراى شش نفرى كه به دستور عمر براى تعيين خليفه تشكيل گرديد، با اين فضيلت بزرگ بر اعضاى شورا احتجاج كرد و فرمود:

شما را به خدا سوگند مى ‏دهم آيا جز من چه كسى در آن شب پرخطر كه پيامبر عازم غار «ثور» بود، در بستر او خوابيد و خود را سپر بلا نمود؟

همگى گفتند: كسى جز تو نبود.(5)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- (وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ). (انفال: 30)

2- به مآخذ زير مراجعه كنيد،

- ابن هشام، عبدالملك، السيرة النبوية، تحقيق: مصطفى السقا، ابراهيم الابيارى و عبدالحفيظ شلبى، قاهره، مكتبة مصطفى البابى الحلبى (افست مكتبه الصدر تهران) 1355 هـ.ق، ج 2، ص 124-128.

- ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1399 هـ.ق، ج 2، ص 102.

- محمّد بن سعد، الطبقات الكبرى، بيروت، دارصادر (بى تا) ج 1، ص 228.

- شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبه بصيرتى، (بى تا) ص 30.

- الحاكم النيشابورى، المستدرك على الصحيحين، اعداد: عبدالرحمن المرعشى، چاپ اول، بيروت، دارالمعرفه، 1406 هـ.ق، ج 3، ص 4.

- طبرى، محمّد بن جرير، تاريخ الامم و الملوك، بيروت، دارالقاموس الحديث، (بى تا) ج 2، ص 244.

3- و من الناس من يشرى نفسه ابتغأ مرضات الله و الله روف بالعباد(بقره، 207).

4- به مآخذ زير مراجعه كنيد:

- ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، تحقيق: محمّد ابوالفضل ابراهيم، چاپ اول، قاهره، داراحيا الكتب العربيه، 1378 هـ.ق، ج 13، ص 262.

- مظفر، محمّد حسن، دلائل الصديق، چاپ دوم، قم، مكتبه بصيرتى، 1395 هـ.ق، ج 2، ص 80.

مرحوم مظفر، از مفسران و دانشمندان برجسته اهل تسنن همچون ثعلبى، قندوزى و حاكم نقل مى‏كند كه همگى گفته ‏اند: اين آيه درباره على (علیه السلام) نازل شده است.

5- به مآخذ زير مراجعه كنيد:

شيخ صدوق، محمّد بن على بن بابويه، الخصال، تصحيح: على اكبر غفارى، قم، منشورات جامعة المدرسين فى الحوزة العلمية بقم، 1403 هـ.ق، ج 2، ص 560.

- طبرسى، احتجاج، نجف، مطبعة المرتضوية، 1350 هـ.ق، ج 1، ص 75.

---------------------------

حجة الاسلام و المسلمین مهدى پيشوايى

 

داعش...
ما را در سایت داعش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ایرانی xn--mgbpqt بازدید : 116 تاريخ : شنبه 29 خرداد 1395 ساعت: 19:46