به چه دلیل حاکم اسلامی باید فقیه باشد؟

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

انتخاب یک مدیر توانمند برای هر منصبی کاملا به شرایط محیط، نیازمندی های آن جامعه مورد نظر، هدف از تاسیس آن و نحوه مدیریت بحرانهای پیش روی آن جامعه  بستگی دارد. مثلا انتخاب یک مدیر برای یک مدرسه با انتخاب یک مدیر برای یک وزارت خانه کاملا متفاوت است. مدرسه اهداف کوچکتری را دنبال می کند و معمولا مشکلات کمتری دارد حال آنکه مدیریت وزارت خانه کاملا بر سرنوشت یک ملت تاثیر گذار است. بنابراین عقل حکم می کند که ملاک انتخاب هر مدیر با توجه به محیط مدیریتش متفاوت باشد.

 

به چه دلیل حاکم اسلامی باید فقیه باشد؟

اینها همه در مقیاس کوچک است. حال درسطح کلان و جایگاه مدیریت یک کشور اوضاع بسیار حساس و حیاتی است. فردی که قرار است مدیر و حاکم یک کشور باشد باید علاوه بر اینکه عالمترین فرد باشد، فردی شجاع، باکفایت، مدبر، متخصص و ... باشد.

حکومت اسلامی حکومتی بر پایه ایمان و احکام اسلامی است. هدف از تشکیل این حکومت اجرای احکام و مقررات دین در جامعه و در سطح کلان می باشد . ضمن اینکه این حکومت باید زمینه ساز حکومت عدل جهانی حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه) نیز باشد.

خلاصه آنکه: جامعه اسلامی - همانند سایر جوامع بشری - در بقای خود نیاز به وجود زمامداری دارد که افراد را وادار به نظم و عمل به قوانین اسلام نموده و مخالف را به کیفر برساند و اداره امور کشور اسلامی (داخلی و خارجی) را به‏دست بگیرد.

از طرفی از سخنان مولای متقیان در نهج البلاغه به خوبی استفاده می‏شود که نقش امام در جامعه از آن جهت که امام است، سر مشق و الگو بودن اوست برای مردم که باید از نظر عمل و کردار، پیرو امام باشند و اگر مردم نتوانند تا حد اعلای تزکیه نفس پیش روند، وظیفه دارند که به اندازه توانایی خود از امامشان پیروی بنمایند و این یعنی ولی باید فرد کاملی باشد که قابلیت الگو شدن را داراست.

حکومتی که بخواهد به جهان، ایمنی و عدالت بخشد، حتماً باید دارای رهبرانی عادل و معصوم و دانای علی‏الإطلاق باشد و اسلام منهای رهبران راستین - که آینه تمام نمای رسول خدا (ص) باشند - به معنای اسلام منهای اسلام است، امتیاز اسلام بر تمام مکتبهای جهان امروز و دیروز، نه تنها به امتیاز قوانین و احکام روشن آن است بلکه امتیاز معصوم بودن رهبران آن سهم بیشتری در نمایش اسلام و جلوه آن دارد که نمونه آن علی(ع)‏ است. در زمان غیبت که از نعمت حضور امام محرومیم باید شخصی زمام امور را به دست گیرد که شبیه ترین فرد به معصوم باشد.

 خلاصه‏

 حکومت اسلامی خلاصه می‏شود در آیه:

 (... اَطیعُوا اللَّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَاُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ ...)(مائده/55)

اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و اولیای امور را.

 منظور از اولیای امور همانها هستند که حقّ ولایت به آنان از طرف خداوند داده شده و آنان امامان معصوم یعنی ائمه اهل بیت خواهند بود و اما آن دسته که حکومت را به زور به دست آورده باشند، ولیّ امر مشروع نیستند و خداوند امر به اطاعت ولیّ غیر مشروع و حاکم جائر نخواهد کرد؛ زیرا اطاعت ایشان اطاعت طاغوت است چه آنکه طاغوت مبالغه طاغی است و چه طغیانی بالاتر از غصب مقام رهبری. و در این باره قرآن کریم می‏فرماید:

 (اَلَمْ تَرَ اِلَی الَّذینَ یَزْعُمُونَ اَنَّهُمْ آمَنُوا بِما اُنْزِلَ اِلَیْکَ وَ ما اُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ اَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ وَ قَدْ اُمِرُوا اَنْ یَکْفُرُوا بِه‏ وَ یُریدُ الشَّیْطانُ اَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً)(نساء/60)

آیا نمی‏نگری و عجب نداری از حال آنانکه به گمان و دعوی خود ایمان به تو و کُتُبی که پیش از تو فرستاده شده آورده‏اند، چگونه باز می‏خواهند طاغوت را حاکم خود گمارند در صورتی که مأمور بودند که به طاغوت کافر شوند (و آن را رد کنند) و شیطان می‏خواهد که آنان را گمراه کند چنان گمراهی که از هر سعادت و آسایش، دور باشند.

 بنابراین، برنامه حکومت اسلامی از نظر حاکم - شخص و شرایط - متکی به قرآن کریم است و قرآن کریم اطاعت غیر از خدا و نماینده او را تجویز نمی‏کند و اطاعت جاهل و ظالم را اجازه نمی‏دهد، پس حکومت اسلامی حکومت اللَّه و علم و عدالت است نه حکومت طاغوت و جهل و ستمگری.

کاملا واضح است که گرچه در زمان غیبت ولیّی که معصوم است حاضر نمی باشد، اما به حکم عقل، جامعه را نمی توان معطل گذاشت و اسلامی را که پیامبر و ائمه در طول بیش از 250 سال به ما رساندند، تعطیل کرد. اجرای احکام نیز جز در سایه تشکیل حکومت محقق نمی باشد؛ و اما حال که حکومت جاهل و ستمگر مشروعیت ندارد بنابراین حاکم باید از نظر ایمان در درجه ای باشد که مانع از ظلم وی شود و چون قرار است مجری احکام الهی باشد باید دین شناس هم باشد.

از بحث فوق کاملا واضح است که حاکم جامعه اسلامی باید فردی باشد دین شناس یا به عبارتی فقیه تا بتواند احکام اسلامی را صحیح در جامعه اجرا کند و یا بر اجرای صحیح آن نظارت داشته باشد. از طرفی چون شرط فقاهت لازم ولی کافی نیست باید دیگر شرایط اعم از عدالت، شجاعت، تدبیر، توان مدیریت و .... را نیز داشته باشد که این شرایط را تقریبا تمام مردم دنیا در انتخاب رهبرانشان در نظر می گیرند. بنابراین کاملا واضح است که چرا فقط فقیه جامع الشرایط مشروعیت اداره جامعه اسلامی را دارد.

 

منابع:

ولایت فقیه، امام خمینی (ره)

ولایت فقیه، محمد مهدی موسوی خلخالی

ولایت فقیه(ولایت  فقاهت و عدالت)، آیت الله جوادی آملی/سایت رهروان ولایت

داعش...
ما را در سایت داعش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ایرانی xn--mgbpqt بازدید : 138 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 0:39