ابوهریره کیست: شاگرد کعب الاحبار یهودی

ساخت وبلاگ

چهره نوزدهم: شاگرد رسول خدا

اهل سنت او را به عنوان مهم ترين شاگرد رسول خدا مي دانند، و طبيعتا اگر کسي شاگردي رسول خدا را نموده باشد ديگر محتاج شاگردي يهود و نصاري و مطالعه کتب ايشان نخواهد شد؛ مخصوصا مثل ابوهريره اي که بايد روايات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) را در نهي از خواندن کتاب هاي انبياي گذشته شنيده باشد:

مصنف عبد الرزاق ج6 ص112 تا 114 ش 10163 تا 10166

 

چهره بيستم:

اما با همه اين احوال مي بينيم که ابوهريره به جاي حفظ احترام رسول خدا به عنوان استاد خويش، زانوي تلمذ و شاگردي در جلوي احبار و بزرگان يهود تازه مسلمان زده تا از ايشان علم ياد بگيرد!!!

 

ابتداي ارتباط ابوهريره با کعب:

أخبرنا محمد بن عبد الله انا روح عن كهمس بن الحسن عن عبد الله بن شقيق قال جاء أبو هريرة رضي الله عنه إلى كعب يسأل عنه وكعب في القوم فقال كعب ما تريد منه فقال أما اني لا أعرف لأحد من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم ان يكون أحفظ لحديثه مني فقال كعب أما انك لن تجد طالب شيء الا سيشبع منه يوما من الدهر الا طالب علم أو طالب دنيا فقال أنت كعب قال نعم قال لمثل هذا جئت

سنن الدارمي ج1 ص98 ش 284- الطبقات الكبرى ج4 ص332 - تاريخ مدينة دمشق ج67 ص341

 

 روزي ابوهريره به نزد کعب آمد  در حاليکه کعب در بين گروهي نشسته بود - تا از او سوال کند؛ پس کعب از او سوال کرد که چه مي خواهي؟

پاسخ داد: آگاه باش که من کسي از اصحاب رسول خدا (ص) را نمي شناسم که از من بيشتر روايت حفظ کرده باشد؛ کعب گفت: آگاه باش که جوينده هيچ چيزي نيست که روزي از آن سير مي شود مگر جوينده علم يا جوينده دنيا.

ابوهريره گفت: تو کعب هستي؟ (جز کعب کسي اينگونه سخن علمي نمي گويد)

کعب گفت: (آري) تو براي مثل همين مطلب به نزد من آمده اي !!!

 

استمرار ارتباط ابوهريره با کعب

حدثنا عبد الله حدثني أبي قال قرأت على عبد الرحمن مالك عن يزيد بن عبد الله بن الهاد عن محمد بن إبراهيم بن الحرث التيمي عن أبي سلمة بن عبد الرحمن عن أبي هريرة أنه قال خرجت إلى الطور فلقيت كعب الأحبار فجلست معه فحدثني عن التوراة وحدثته عن رسول الله صلى الله عليه وسلم

مسند أحمد بن حنبل ج2 ص486 ش 10308 و ج5 ص453 ش 23842

ابوهريره گفت: به طور رفتم و در آنجا کعب الاحبار را ديدم و با او نشستم، پس او براي من از تورات روايت کرد و من براي او از رسول خدا (ص).

 

پيشرفت ابوهريره در شاگردي يهود:

ابوهريره آگاه ترين غير يهود به تورات:

عن أبي هريرة قال لقى كعبا فجعل يحدثه ويسأله فقال كعب ما رأيت رجلا لم يقرأ التوراة أعلم بما في التوراة من أبي هريرة.

الإصابة في تمييز الصحابة ج7 ص440 - تاريخ مدينة دمشق ج67 ص343 - سير أعلام النبلاء ج2 ص600

 

از ابوهريره روايت شده است که کعب را ديده و با او روايت گفت و از او سوال کرد؛ پس کعب به او گفت: هيچ مردي را مانند ابوهريره نديده ام که تورات را نخوانده باشد و به آنچه در آن است آگاهي داشته باشد.

 

ابوهريره از کعب روايت بسيار شنيده است:

در شذا الفياح در شرح اين عبارت که:

ويندرج تحت هذا النوع ما يذكر من رواية الصحابي عن التابعي كرواية العبادلة وغيرهم من الصحابة عن كعب الأحبار

در تحت اين نوع روايت صحابي از تابعي است؛ مانند روايت عبد الله ها و غير ايشان از صحابه از کعب الاحبار

مي گويد:

قوله كرواية العبادلة وغيرهم أي كأبي هريرة ومعاوية بن أبي سفيان وأنس بن مالك فكلهم من الصحابة ورووا عن كعب الأحبار

الشذا الفياح ج2 ص536

اين که گفته است روايت عبدالله ها و غير ايشان يعني مانند ابوهريره و معاويه وانس بن مالک؛ که همه ايشان صحابي اند و از کعب الاحبار روايت کرده اند.

 در اين زمينه ذهبي در سير اعلام النبلاء در ذيل نام کعب الاحبار مي گويد:

حدث عنه أبو هريرة ومعاوية وابن عباس وذلك من قبيل رواية الصحابي عن التابعي وهو نادر عزيز

سير أعلام النبلاء ج3 ص490

ابوهريره و معاويه و ابن عباس از او روايت کرده اند و روايت ايشان روايت صحابي از تابعي به حساب مي آيد که بسيار نادر است.

 

نتيجه کار ابوهريره: روايات رسول خدا را از کعب و روايات کعب را از رسول خدا نقل مي کرد!!!

 

کار ابوهريره به جايي رسيد که روايات رسول خدا را از کعب نقل مي کرد و روايات کعب را از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم:

 

در اين زمينه مسلم بن حجاج نيشابوري (مولف صحيح مسلم) مي گويد:

 حدثنا عبد الله بن عبد الرحمن الدارمي ثنا مروان الدمشقي عن الليث بن سعد حدثني بكير بن الاشج قال قال لنا بسر بن سعيد اتقوا الله وتحفظوا من الحديث فوالله لقد رأيتنا نجالس أبا هريرة فيحدث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم عن كعب وحديث كعب عن رسول الله صلى الله عليه وسلم

التمييز ص175 ش 10 نوشته مسلم بن حجاج

تاريخ مدينة دمشق ج67 ص359 به نقل از مسلم

البداية والنهاية ج8 ص109 به نقل از مسلم

 

بسر بن سعيد مي گفت: از خدا بترسيد و در مورد روايت با دقت پيش برويد؛ قسم به خدا شما ما را ديديد که با ابوهريره مي نشستيم اما او براي ما روايات رسول خدا را از کعب و روايات کعب را از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل مي کرد.

 

برخورد عمر با ابوهريره و کعب:

در اين زمينه روايات برخورد عمر با ابوهريره گذشت که مهمترين آن ها اين روايت است:

عن السائب بن يزيد قال سمعت عمر بن الخطاب يقول لأبي هريرة لتتركن الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم أو لألحقنك بأرض دوس وقال لكعب لتتركن الحديث أو لألحقنك بأرض القردة

 

 كنز العمال ج10 ص129 ش 29472- تاريخ مدينة دمشق ج50 ص172 و ج67 ص343 - أخبار المدينة ج2 ص12 ش 1361 - البداية والنهاية ج8 ص106 - سير أعلام النبلاء ج2 ص601

 

 از سائب بن يزيد روايت شده است که گفت: از عمر بن خطاب شنيدم که به ابوهريره مي گفت: يا روايت کردن از رسول خدا (ص) را کنار مي گذاري يا اينکه تو را به دوس تبعيد مي کنم؛ و به کعب نيز مي گفت: يا روايت کردن از رسول خدا را کنار مي گذاري يا تو را به سرزمين ميمون ها (يهود که به صورت ميمون مسخ شدند) تبعيد مي کنم!!!

 

پايان کار ابوهريره:

ابوهريره بعد از عمري جعل روايت و نسبت دادن آن به رسول خدا در سال 59 هجري در حدود هشتاد سالگي در قصر خويش در عقيق از دنيا رفت؛ مرگ او در زماني بود که خود وي مي گفت بر آن حالتي که در هنگام وفات رسول خدا داشتند، باقي نمانده است !!!

 

از سدي روايت شده است که گفت:

رأيت نفرا من أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم منهم أبو سعيد الخدري وأبو هريرة وابن عمر كانوا يرون أنه ليس أحد منهم على الحال التي فارق عليها محمدا إلا عبد الله بن عمر

تاريخ مدينة دمشق ج31 ص111 - معجم الأدباء ج2 ص297 - المستدرك على الصحيحين ج3 ص646 ش 6371

 

عده اي از اصحاب رسول خدا را ديدم که در بين ايشان ابو سعيد خدري و ابوهريره و ابن عمر بودند و چنين اعتقاد داشتند که بر حالتي که از رسول خدا جدا شده اند باقي نمانده اند، مگر ابن عمر !!!

 

معاويه نيز دستمزد عمري خوش خدمتي ابوهريره را به ورثه او پرداخت کرد:

حدثنا أبو عبد الله الأصبهاني ثنا الحسن بن الجهم ثنا الحسين بن الفرج ثنا محمد بن عمر قال توفي أبو هريرة سنة تسع وخمسين في آخر إمارة معاوية وكان له يوم توفي ثمان وسبعون سنة وصلى عليه الوليد بن عتبة وهو أمير المدينة ومروان يومئذ معزول عن عمل المدينة فحدثني ثابت بن قيس عن ثابت بن مشحل قال كتب الوليد إلى معاوية يخبره بموت أبي هريرة فكتب إليه انظر من ترك فادفع إلى ورثته عشرة آلاف درهم وأحسن جوارهم وافعل إليهم معروفا فإنه كان ممن نصر عثمان وكان معه في الدار رحمه الله تعالى

 

المستدرك على الصحيحين ج3 ص581 ش 6157 - تاريخ مدينة دمشق ج67 ص391 - الإصابة في تمييز الصحابة ج7 ص444- الطبقات الكبرى ج4 ص340- تاريخ الإسلام ج4 ص357

 

ابوهريره در سال 59 در آخر حکومت معاويه از دنيا رفت؛ و در آن زمان 87 سال سن داشت، و وليد بن عتبة بر او نماز خواند در حاليکه (وليد) امير بر مدينه بود و مروان معزول از مدينه؛... وليد به معاويه نامه نوشت و خبر مرگ ابوهريره را بدو داد، پس به او نوشت که ببين چه کساني وارث او هستند و به ايشان ده هزار درهم بده و با ايشان به خوبي برخورد نما و به ايشان نيکي بنما، زيرا او از کساني بوده است که عثمان را ياري کرد و همراه او در خانه عثمان بود.

داعش...
ما را در سایت داعش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ایرانی xn--mgbpqt بازدید : 144 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 0:39